فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Keep On

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

ادامه دادن

He kept on talking.

او به حرف زدن ادامه داد.

Keep on going never give up.

ادامه بده، هرگز تسلیم نشو.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Prices keep on increasing.

قیمت‌ها رو به افزایش است.

phrasal verb

قطع همکاری نکردن، به همکاری ادامه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keep on

  1. phrasal verb persist or continue
  1. phrasal verb persist in talking about a subject to the annoyance of the listener
  1. phrasal verb cause or allow to remain in an existing position

ارجاع به لغت keep on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keep on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keep-on

لغات نزدیک keep on

پیشنهاد بهبود معانی